«یک دهم حسن خلق در چشمپوشی است» بزرگ یک قوم کسی نیست که غافل باشد بلکه سرور قوم کسی است که خود را به غفلت زند (از خطاهای آنان چشمپوشی کند.)
خبر وفات شیخ و استادمان امام یوسف قرضاوی امروز سی ام صفرسال ١٤٤٤ هـ.ق برابر با ٢۶ سپتامبر ٢٠٢٢ میلادی همچون صاعقهای بر من فرود آمد. شیخ در زندگیاش تصویر یک پرچمدار عرصههای جهاد فکری، روشنگری راه دعوت، فتوا بر اساس اعتدال و میانهروی و رسوخ در مسائل فقهی را در اذهان مجسّم نمود. ای امام و پیشوایمان، دربارهات چه بگویم؟ در این شرایط سخت و دشوار، کلمات و فرهنگ لغات قاصر از بیان کلامی دربارهی تو هستند.
موضوع تغییر از دیدگاه سید قطب محل مجادله و مباحثه طولانی مدت بوده و ادامه دارد، این مسئله اثر ژرفی داشته و به صورت وسیع گسترده شده و جوانب متنوعی دارد، برخی آن را به تغییر خشن تعبیر نموده و باور دارند که تمام حرکتهای خشونتطلب، تکفیریها و انفجارات زیر چتر سید قطب، اندیشه و ادبیات ماندگارش رشد نموده است، و دیگران طوری دیگری تعبیر نمودهاند، باید پرسید که حقیقت تغییر از دیدگاه سید قطب چیست؟ این تغییر در کجای پروژهی فکری او قرار دارد؟ درین نوشته به این پرسشها پاسخ خواهیم داد.
بزرگان زمان و حادثهسازان تاریخ اندک و کمیابند؛ کسانی که در بسیاری از زمینهها سرآمد و سرشناس هستند. انسان اگر در یک زمینه بدرخشد، آوازهاش در میان مردم میپیچد چه رسد به کسی که با تخصصهای گوناگون سرآمد همسالان و استادان خود باشد. یقیناً تنها معدود کسانی به این پلهها راه مییابند.
دکتر عصام الدین محمد حسین محمد حسین عریان مشهور به دکتر عصام عریان یکی از همین شخصیتهاست که این روزها در آستانهی سالگرد وفات او قرار داریم؛ کسی که در آستانهی هفتمین سالگرد کشتار قرن، قتل عام رابعه عدویه، در ١٣ اوت ٢٠٢٠ در زندانهای مصر به شهادت رسید.
بررسی یکی از مواضع ابو عبیده جراح رضی الله عنه
عزالدین بن عبد السلام سلطان العلماء در کتاب گرانسنگ خود «القواعد الکبری» دربارهی خالد بن ولید آورده است: وقتی عمر بن خطاب خالد را از فرماندهی جنگ شام برکنار کرد و ابو عبیده را به جای او گمارد، نامهی برکناری خلیفه در حالی به دست ابو عبیده رسید که رزمندگان صف بسته و آمادهی جنگ بودند.
شخصی دربارهی ورد رابطهی امام حسن البنا که اخوان پیش از غروب آفتاب میخوانند سؤال کرد: آیا این ورد بدعت است؟ دلیلش چیست؟ لطفاً توضیح دهید که بدعت چیست و چگونه آن را بشناسیم؟
قبل از پاسخ باید بگویم که من تنها کاری که انجام دادهام جمعآوری و مرتّب کردن نظرات بوده است و ترجیح دادم پاسخم را منتشر کنم.
اینک پاسخ من:
الحمد لله والصّلاة والسّلام علی رسول الله، امّا بعد: قطعاً موضوع بدعت و سنت یک موضوع حسّاس است و علماء در این زمینه از قدیم نظرات مختلف داشتهاند البتّه مسأله برای آنان روشن بوده است. امّا امروزه مردم قدری سردرگم هستند و دامنهی اختلاف گستردهتر است. این مسأله واکنشهای ناگواری را در میان مسلمانان داشته است چنان که گاهی همدیگر را به فسق متّهم میکنند.
اصل اول: انحصار سعادت و خوشبختی در دست خداوند، این اصل از آیه نخست سور مبارکه شرح ( ٲلم نشرح ) استنباط میگردد، پس تنها خدای سبحان است که زمینه انشراح و گشادگی را فراهم میسازد زیرا سعادت نیز همچون سایر معانی ( مرگ، حیات و... ) آفریدهای از آفریدههای اوست، یعنی این آفریدە خویش را در درون هر که بخواهدـ
هنگامی که چشمهها، کاخها، میوهها و چادرهای بهشت را میبینیم و به طلا و مروارید و ابریشم نگاه میکنیم...
هنگامی که آشنایانمان را که سالها زودتر از ما از جهان رخت بر بسته بودند و از نظرها ناپدید شده بودند میبینیم...
وقتی فرزندی نیکوکار مادرش را میبیند و پیرمردی چشم به دخترش میافکند...
وقتی پدر و مادری فرزند خردسالشان را که در کودکی رحلت کرده بود میبینند...
وقتی بیماری را میبینم که شفا یافته است و بیچارهای که خوشبخت شده است؛ وقتی پیری را میبینیم که جوان شده است...
كسى كه نداشتن وقت را بهانهاى براى نخواندن قرآن قرار میدهد، باید این این عبارت را نصبالعین خود قرار دهد:
قرآن همدم كسى نمیشود مگر این كه به او بركت میبخشد
«كِتَابٌ أَنزلَناهُ إِلَیكَ مُباركٌ»
سوگند بخدا، روحى كه از قرآن سیراب شده باشد هیچگاه پژمرده نمیشود.
هرگاه كه از قرآن فاصله میگیرم، در سینهام فراغى را حس میكنم كه چیزی بجز آن نمیتواند پُرش كند.
هر كتابى كهنه میشود بجز قرآن؛ همانا هر روز تازه میشود... همچون شاخهى درختى كه هر روز تازهتر و پر انرژیتر از پیش میشود، هر برگ آن شیرینى و طعم تازه دارد
برتریدهنده است و چیزى بر آن برترى نمییابد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل